یکی از دلایلی که ادم های باهوشی نظیر پدر واقعی ام با وجود داشتن IQ بالا و عملکرد عالی در دانشگاه، ثروتمند نمی شوند این است که هوش احساسی لازم برای کسب ثروت و موفقیت مالی را ندارند.

چهار علامت هوش احساسی کم این ها هستند:

۱-    خیلی به آهستگی پولدار می شوند چرا که ریسک پذیری شان بسیار پایین است.

چون کارمند هستند، معمولا مالیات بیشتری پرداخت می کنند، نمی توانند هوشمندانه سرمایه گذاری کنند، پولشان را در بانک نگه می دارند و سود کمی از بانک می گیرند و همان مبلغ اندکی هم که از این راه به دست می آورند دوباره و این بار به صورت مالیات، به دولت برمیگردانند.

۲-    آرزوی خیلی سریع پولدار شدن دارند.

این افراد، فاقد شکیبایی لازم اند؛ چیزی که یکی از اجزای هوش احساسی است. آنها از شغلی به شغلی و از ایده ای به ایده ی دیگر می پرند. چیزی را شروع می کنند، سریع خسته می شوند و آن را  رها می کنند.

۳-     پولشان را خرج هوس هایشان می کنند.

این افراد علاقه وحشتناکی به خرید کردن دارند. آن قدر می خرند، تا از پا بیفتند! پولشان را صرف هوس هایشان می کنند. آنها همیشه می گویند: «پول، مثل ماهی از دستم لیز می خوره! »

۴-    تحملِ داشتن هیچ چیز «ارزشمندی» را ندارند.

به عبارت دیگر این افراد فقط به سراغ چیزها و کارهایی می روند که آنها را فقیر می کند. مثلا خود من افرادی را دیده ام که در املاک سرمایه گذاری کرده اند و به محض این که پول و پله ای کاسب شده اند، ملکشان را فروخته و با پول به دست آمده، بدهی هایشان را پرداخت کرده اند، یا حسابی به سرشان زده و قایق تازه خریده اند و به تعطیلات رفته اند. به عبارت دیگر آنها سراغ چیزهایی می روند که ارزش کمی دارند و به خاطر آنها چیزهایی را که واقعا ارزشمندند، می فروشند.

افرادی با خصوصیات بالا معمولا هوش احساسی کمی دارند. بسیاری از این افراد به جای ساختن کسب و کار، دوست دارند برای فرد دیگری کار کنند و یا این که به سختی برای چیزی بکوشند که هرگز مالک آن نخواهند شد. احساس ترس از بیکاری در آنها آن قدر شدید است که به جای کار کردن برای آزادی، در به در به دنبال امنیت شغلی می گردند.