چکیده :سریع ترین راه برای پیشروی، حذف چیزهایی است که شما را عقب نگاه می دارند. خیلی از ماها برای پیشرفت در کار و زندگی با مسائل و موانعی روبه رو هستیم. یکی از بهترین راه کارها برای گذر از موانع داشتن یک راهنما و مربی خوب است. کسی که به شما بیاموزد چگونه رفتار کنید تا موفق شوید. مقاله زیر به جزئیات داشتن یک مربی خوب و شرایط انتخاب یک راهنما ( لیدر، حامی ) اشاره دارد و اینکه به شما یاد می دهد برای موفق شدن باید به چه روشهایی اقدام کنید. با ما همراه باشید.

توانایی شما برای یافتن راهنما و کنترل کردن آن روابط، فاکتوری کلیدی در موفقیت های آتی در زندگیتان است. با بک راهنما یا الگو، می توانید چند سال از رفتارهای متداول را، جهشی بگذرانید. چون درهای باز برای رسیدن به موفقیت در زندگی یا کار، کمیابند.

“رایان هالیدی” ، نویسنده کتاب ” هنر تبدیل موانع به فرصت های طلایی” از دانشگاه انصراف داد تا زیر نظر “رابرت گرین ” نویسنده تحصیل کند. حالا هالیدی ۲۸ ساله، نویسنده پرفروش ترین کتاب در زمینه بازاریابی بعد از ” تاکر مکس” و “رابرت گرین” است. و تصحیح گری بزرگ ( ویراستار ) در انتشارات “نیویورک” است.

اگر در زمینه توسعه متقابل روابط با کسانی که به جاهایی که شما می خواهید رسیده اند، شکست خوردید، احتمالاً باید جایی که هستید ایست کنید. با این قدم ها شروع کنید:

۱-هر راهنمایی را که شما را به سمت جلو سوق نمی دهد رها کنید.

سریع ترین راه برای پیشروی، حذف چیزهایی است که شما را عقب نگاه می دارند.

قبل از شروع تمرینات ورزشی، مصرف خوراکی های مضر خود را کم کنید. وقتی که موانع را از پیش پای خود بردارید، می توانید یک گام به جلو بردارید، بدون اینکه دو گام عقب نشینی کنید.

زمان، منبعی تجدیدناپذیر است. نمی توانید آن را به عقب برگردانید. راهنماگری غلط، نه تنها از نظر زمانی به نفع شما نیست بلکه می تواند زندگی و حرفه شما را در جهت نادرست قرار دهد. این را از روی تجربه عرض می کنم.

با اینکه مطمئن بودم بعد از تحصیلات لیسانس قصد دارم در رشته روانشناسی دکتری بخوانم، اما تا آنجایی که توانستم تجربیات تحقیقاتی کسب کردم. زیر نظر ۵ استاد مختلف در آزمایشگاه های تحقیقاتی کار کردم. با اینکه هدف آنها کمک کردن به من بود، صدها ساعتی که صرف کار کردن در آزمایشگاه هایشان کردم، نه تنها مرا به اهدافم نزدیک تر نکرد، بلکه دو برنامه تحصیلی را هم از دست دادم.

انیشتن گفته است: ” دیوانگی این است که بارها و بارها یک کار را انجام دهیم و هر بار انتظار نتیجه متفاوت داشته باشیم. “

پس تمام پروفسورها را رها کردم و از صفر شروع کردم. از صفر شروع کردن بهتر از زمان گذاشتن روی یک کشتی به گل نشسته است. تلفات خود را کاهش دهید. شما تحت کنترل هستید و دنیای بیرونی به زودی پیروزتان می شود.

- تصمیم گیرنده باشید.

۳- از نتایج بگویید نه از آرزوهای مبهم

ابتدا به شما پیشنهاد می کنید از لینک پایان همین پست بخش اول این مقاله زیبا را مطالعه نمایید تا موضوع را کاملا درک کنید. به هر صورت انتخاب درست یک راهنما و مربی می تواند بخشی از موفقیت ما را تضمین نماید. حال به ادامه این مقاله خواهیم پرداخت …

۴- درخواست کنید.

میزان موفقیت یک شخص در زندگی، می تواند با تعداد بحث های ناخوشایندی که مشتاق به شرکت در آنهاست سنجیده شود. “تیم فریس”

شما هر فرصتی را که استفاده نکنید از دست خواهید داد. چیزی را با درخواست کردن و رد شدن از دست نمی دهید. گرچه اگر درخواست نکنید به صورت از پیش تعیین شده بازنده اید. آیا می خواهید به این نقطه برسید؟

۲۰ ثانیه ترس، تمام چیزی است که نیاز دارید. هر روز فقط ۲۰ ثانیه تمرین مواجه شدن با ترس کنید.

تماس بگیرید.

سوال بپرسید.

ایده را شکل دهید.

هر کاری را که دوست دارید، انجام دهید. انتظار یک موقعیت خطرناک را کشیدن، از بودن در آن موقعیت، دردناک تر است. پس فقط دست به کار شوید.

چکیده :در بخشهای قبلی به این موضوع پرداختیم که چه کارهایی برای به دست موفقیت در کسب و کارمان نیاز است و حامی خوب چه کمکی می تواند به ما بکند. در بخش دوم این مقاله متوجه شدیم هر فرصتی را که استفاده نکنیم از دست خواهیم داد. چیزی را با درخواست کردن و رد شدن از دست نمی دهیم. یاد گرفتیم که برای موفقیت باید خود را در جای مناسب قرار دهیم و همچنین به افراد درست کمک کنیم و بدانیم که دقیقا ماموریت ما چیست !؟ حال به بخش پایانی این مقاله فوق العاده رسیدیم.

۷ – شریک هایی باشید که بتوانند روی شما حساب باز کنند.

مربی گری واقعی یک رابطه سود آور دو سویه می باشد . زمانی که مربی شما اجازه می دهد شما وارد دنیای آنها بشوید (در مشکلات و علایقشان ) این بدان معنی می باشد که شما اعتماد آنها را بدست آورده اید .

برای بدست آوردن آن درجه اعتماد ، شما باید بسیار فهمیده باشید. نمی توانید خود شیفته باشید. نمی توانید نگران از دست دادن رابطه ها باشید .

پشت  پرده چه می گذرد ؟

چگونه می توانید کمک کنید ؟

چگونه می توانید در زمان آنها صرفه جویی کنید ؟

آنها واقعا تلاش می کنند چه چیزی را به انجام برسانند؟ اغلب موارد کاری که مردم انجام می دهند دقیقا بازتاب درستی از اهداف و آرزوها واقعیی شان نیست.

همین موضوع برای من و مربی ام رخ داد . مربی من پروفسور جوانی بود که بیشتر از بقیه استادان رشته خود مقاله چاپ کرده بود . اما خسته بود و چالشها  را به روش دیگری می خواست حل کند . درنتیجه من صبر می کردم که پرسش های دیگر محققان از او تمام شود .

پرسش ها معمولا طولانی و بحث هایی خسته کننده بودند . من و مربی ام تصمیم گرفتیم ملاقات های هفتگی منظمی داشته باشیم که کاملا سودمند باشد. ما هر هفته اهدافمان را به هم ایمیل می کردیم، به محکمی به جلو می رفتیم و هر اهدافمان را به روز می کردیم.

۸- مسولیت های بیشتری را بپذیرید.